ولی به دلیل شهری شدن زندگی دیگه کمتر از این کلمات استفاده میشه و ما میخواهیم حداقل نوشته ی اون موجود باشه.
واژه نامه شماره 1
ردیف |
واژه بهجانی |
واژه هجی شده |
توضیحات |
1 |
هپرون |
Haperooon |
حمله ناگهانی برای گرفتن چیزی |
2 |
کمین |
Komin |
به کسی گفته میشود که شکمو باشد |
3 |
کچه |
Koche |
کمین |
4 |
چرمین |
Chormin |
به کسی اتلاق میشود که آب بینیش دائم روان باشد |
5 |
پلنگ |
Peleng |
به شیئی که روی زمین چرخانده و به جلو برانیم گفته میشود |
6 |
ماتلی |
Maateli |
ماتلی همان کلمه معطل هست |
7 |
چل قلپه |
Chol Qolope |
تو رفتگی و بیرون آمدگی زیاد |
8 |
گر |
Gor |
قبل از ظهر و بعد از ظهر خود یک گر هست |
9 |
کند |
Kend |
باسن |
10 |
مل |
Mol |
به پشت گردن اصطلاحا" مل گفته میشود |
11 |
قیلیت |
Qilit |
|
12 |
دنگ |
Deng |
برآمدگی |
13 |
چیکیله |
Chikile |
جوجه |
14 |
تال |
Taal |
بالا ( بیشتر برای درخت به کار میرود ) |
15 |
کپ |
Cap |
دهان |
16 |
متمـــل |
Motemal |
توجه یا اهمیت |
17 |
یه پا |
Ye Paa |
پافشاری و اصرار زیاد |
18 |
سر گرپا |
Sare Gorpa |
حالت نشستن در توالت ( به استثنای فرنگی ) |
سلام
این یه عکس از خیابن فدک روستای بهجان است و برای شروع کار این وبلاگ خوبه.
انشاا... در آینده عکسها و مطالب بیشتری از این روستای زیبا و دیدنی براتون
میذاریم
این مطلب رو مرحوم کوروش زارعی بهجانی توی ویکی پدیا ثبت کردند. انشاءالله برای شادی روحش همه یه فاتحه بفرستید.
آقای زارعی آدم خیلی بزرگ منشی بود. اگه خدا بخواد در آینده درمورد ایشون مطلبی رو توی وبلاگ قرار خواهیم داد. بیشتر از این معطلتون نمی گذارم. به ادامه مطلب برید...
ادامه مطلب ...